ذو الجَناح

ذو الجَناح در اصطلاح

ذو الجناح
بالدار، نام اسب حسين بن على «ع» كه روز عاشورا بر آن نشسته بود. از آن جهت كه اين اسب، رهوار و تندرو بوده است، به آن ذو الجناح مى‌گفته‌اند. اين اسب، پس از شهادت آن حضرت، از پيكر وى دفاع مى‌كرد و به سواران دشمن حمله مى‌نمود و به اين طريق، تعدادى را كشت. سيد الشهدا تا آخرين حدّ و لحظۀ توان خود، سوار بر اين اسب بود و مقاومت و جنگ مى‌كرد. در پايان از روى اين اسب بر زمين كربلا افتاد. نه ذو الجناح دگر تاب استقامت داشت نه سيّد الشهدا بر قتال، طاقت داشت بلند مرتبه شاهى ز صدر زين افتاد اگر غلط نكنم عرش بر زمين افتاد پس از شهادت امام حسين «ع»، اسب او كاكل خود را به خون امام آغشته كرد و با صيحه و فرياد و گام بر زمين زدن به سوى خيمه‌ها دويد تا شهادت امام را به اهل بيت خبر دهد. زنان متوجّه شهادت امام شدند و شيون آنان برخاست. در برخى منابع نقل شده كه اسب امام، پس از شهادت حضرت، وحشتزده از نزد بانوان گريخت و خود را به آب فرات انداخت و ناپديد شد. در زيارت ناحيۀ مقدّسه از اين اسب، با عنوان «جواد» ياد شده كه با زين و حالت پريشان روى به خيمه‌ها نهاد: «فلمّا نظرن النّساء الى الجواد مخزيا و السّرج عليه ملويّا خرجن من الخدور ناشرات الشّعور، على الخدود لاطمات و للوجوه سافرات و بالعويل داعيات...». و روايت است كه پس از شهادت امام، اين اسب با همهمه مى‌گفت: «الظّليمة الظّليمة لامّة قتلت ابن بنت نبيّها». خونى كه روى يال تو پيداست، ذو الجناح خون هميشه جارى مولاست، ذو الجناح يك قطره آفتاب به روى تنت نشست بوى خدا ز يال تو برخاست، ذو الجناح / (فرهنگ عاشورا , ج1 , ص180)